سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاسخ به شبهات اعتقادی
 
لینک های مفید
|

برهان فطرت

در ادامه بررسی شبهات خداشناسی و در پاسخ به دلایلی که ندانم‌گراها برای رد برهان‌های اثبات وجود خدا ذکر کرده‌اند، به بررسی شبهات مرتبط با برهان فطرت می‌پردازیم. برهان فطرت یکی از دلایلی است که خداپرستان برای اثبات وجود خدا ارائه کرده‌اند. پیش از بیان این برهان و شبهات مرتبط با آن خوب است ابتدا معنای فطرت را بهتر بشناسیم.

«فطرت» کلمه‌ای عربی از ماده (ف ط ر) است که به دو معنای «شکافتن» و « آفریدن و ایجاد اولیه و بدون سابقه» به‌کار رفته است. «فطرت» که بر وزن «فعله» است به معنای کیفیت خاص خلقت است، یعنی ویژگی‌هایی که در خلقت یا ساختمان وجودی انسان لحاظ شده و بینش‌ها و گرایش‌های خدادادی و غیراکتسابی که در انسان وجود دارد. پس اینکه گفته می‌شود «توحید فطری است» یعنی در سرشت انسان شناخت خدا به‌صورت طبیعی و بدون نیاز به اکتساب قرار دارد و هر انسانی در وجود خود، خدا را می‌یابد.

دلایل فطری بودن خداشناسی

برای اثبات فطری بودن خداشناسی دو بیان ذکر شده است:

بیان اول: درک خدا در هنگام کنار رفتن پرده‌های طبیعت

ما انسان‌ها همگی به قدرت و حقیقتی مطلق باور و اتکا داریم اما پرده‌های طبیعت و غفلت ما را از او غافل کرده است.  به‌عبارت دیگر خداشناسی به‌صورت بالقوه در وجود همه انسان‌ها هست،‌اما تعلّقات انسان به دنیا و امور مادی، حجاب‌هایی هستند که از بالفعل شدن، شکوفایی و رشد فطرت خدایی انسان جلوگیری می‌کنند. وقتی کسی به اختیار یا اضطرار از این وابستگی‌ها جدا شود، خداوند را به روشنی می‌یابد. کسی که با انجام ریاضت‌های شرعی و دستورات عرفانی، به تصفیه درون بپردازد، به اختیار از این وابستگی‌ها جدا شده است و کسی در شرایطی قرار گیرد که امیدش از اسباب مادی قطع شود و خود را بی پناه و ناامید بیابد، حجاب‌ها از روی فطرت اصیل خداشناسی او کنار می‌روند و ارتباط وجودی‌اش با ذات مبدأ متعال آشکار می‌گردد.

بیان دوم: میل به کمال مطلق

بیان دیگر برهان فطرت با توجه به میل انسان به کمال مطلق ارائه شده است. آدمی همواره در پی کمال است و تمامی فعالیت‌ها‌یش در این راستا انجام می‌پذیرد اما هیچ‌گاه با رسیدن به مرتبه‌ای از دارایی، توانایی، زیبایی و مانند آن، اشباع و قانع نمی‌شود. ما به‌وضوح وجود این گرایش را در خود می‌یابیم. بسیاری اوقات انسان کمال نهایی و مقصود خود را در چیزی محدود تصور می‌کند، اما پس از رسیدن به آن، متوجه می‌شود که کمال خواهی‌اش ارضا نشده و خواهان کمال بالاتری است و این سلسله ادامه دارد. از این تسلسل نتیجه می‌گیریم که انسان همواره به‌دنبال کمال مطلق است و میل به منبع و سرچشمه همه کمالات در فطرت او وجود دارد. البته او در تشخیص مصداق این کمال مطلوب اشتباه می‌کند و به موضوعات گوناگونی دل می‌بندد؛ دل‌بستنی که هرگز او را به آرامش و اطمینان نمی‌رساند.

به هر حال وجود چنین میلی در طبیعت انسان قابل انکار نیست و از آنجا که این میل هیچ عاملی جز آفرینش ندارد و غیراکتسابی است، نتیجه میگیریم که انسان فطرتاً خداجوست.  

 

شبهات ندانم‌گراها:

آگنوستیک‌ها که حاضر به‌ پذیرش برهان‌های اثبات وجود خدا نیستند در برابر برهان فطرت شبهاتی را مطرح کرده‌اند. در اینجا به بیان و پاسخ برخی از این شبهات می‌پردازیم:

شبهه اول:

مخالفان برهان فطرت مدعی‌اند که اعتقاد به خداشناسی یک اعتقاد عمومی ‌و همگانی در طول تاریخ بشریت و معاصر نبوده و دلیل روشن آن وجود شکاکان و ملحدان در طول تاریخ است.

در پاسخ به این شبهه باید توجه منکران را به این نکته جلب کرد که موضوع و ملاک اصلی برهان فطری خداشناسی، اعتقاد عام و همگانی نیست، بلکه اعتقاد بیشتر مردم در حالت عادی و اعتقاد همه در صورت اضطرار در قطع امید از اسباب عادی است. اینکه در طول تاریخ جمعی منکر خدا یا شکّاک بوده‌اند خدشه‌ای به این استدلال وارد نمی‌کند؛ چرا که منظور از فطری بودن این موضوع، گرایش بالقوه همه انسان‌هاست که با شرایطی خاص بالفعل می‌شود.

 

شبهه دوم:

علم حضوری و وجدانی به خداوند چنان که از اسم آن نمایان برمی‌آید، امری فردی است و به خود مدعی اختصاص دارد. لذا یک فرد نمی‌تواند حس و درک وجدانی فرد دیگری را بشناسد و بدان علم و معرفت پیدا کند. پس در واقع برهان فطری خداشناسی فاقد ارزش معرفتی است. به تقریر دیگر، در علم وجدانی، خود معلوم نزد تجربه‌گر حاضر است، اما وقتی بخواهد علم وجدانی خود را برای دیگران نقل و تعریف کند، به‌ناچار از مفاهیم ذهنی و علم حصولی و گزاره‌ها استفاده خواهد کرد و در این مقام احتمال خطا و کذب در گزارش و واقعیت‌ها منطقاً وجود دارد. بر این اساس هرگز نمی‌توان به کسی که در شرایط اضطرار قرار نگرفته یا در چنین شرایطی میل به خداوند را حس نکرده است، این باور را تحمیل کرد.

در پاسخ به این شبهه این نکته که علم حضوری و وجدانی در مواجهه با آفریدگار متعال به فرد تجربه‌گر متوقف است و از این حیث فردی به شعار می‌آید را می‌پذیریم، لکن با مراجعه به تجربه‌های خداشناسی همه یا اکثریت قریب به اتفاق انسان‌ها به نکات و مدعیات مشترکی برمی‌خوریم که با اتکا بر آن تا حدودی می‌توانیم نسبت به چنین گرایش مشترکی اطمینان حاصل کنیم. با این حال اگر کسی در مقام مجادله حاضر به پذیرش چنین تجربه‌ای نباشد، راهی برای قانع کردن او نداریم و در مواجهه با او ناچاریم برای اثبات وجود خدا از برهان‌های دیگر خداشناسی استفاده کنیم.

 

 


[ شنبه 95/9/20 ] [ 9:11 عصر ] [ asadi ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
|
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 44
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 7487